در هنگامه رقابت های داغ انتخاباتی، وعدههای متعددی همچون رقص نور بر تار و پود افکار نامزدهای محترم ریاست جمهوری نقش میبندد. یکی از این نواهای دلنشین، وعده رونق بورس و سرشار کردن سفره سهامداران از نعمت سود است. اما آیا این نغمه های خوش، نویدبخش طلوعی دوباره برای بورس اوراق بهادار یا غروبی تلخ در فریب وعدههای پوچ می باشد؟
بورس همانند ترازویی دو کفه دارد:
رشد مصنوعی: این نوع رشد، حاصل تزریق پولهای بیحساب و کتاب و دستان پنهان در جیب بازار است. گویی در گلخانهای پوشالی، گلها با نور فریبنده لامپها به زور شکفته گردند.این تزریق مستقیم نقدینگی به بازار، بدون پشتوانه بنیادی شرکتها سبب رونق کاذب می شود و با اقداماتی مانند تخصیص منابع دولتی به خرید سهام در بازار شکل می گیرد.
رشد واقعی: اما در مقابل، رشدی عمیق و ریشهدار که از بستر رونق اقتصادی، عملکرد واقعی شرکتها و اصلاحات ساختاری سر بر میآورد. تماشای شکوفایی طبیعی گلها در باغی سرسبز، تمثیلی نیکو از این نوع رشد می باشد.
نشانههای هراسآور رشد مصنوعی:
حمایتهای دولتی: تزریق مستقیم پول به بورس، بدون در نظر گرفتن وضعیت واقعی شرکتها، گویی بیماری را با مُسکنهای اعتیادآور درمان میکنیم.
سیاستهای دستوری: فشاری که بر شرکتها برای افزایش قیمت سهام به جای تمرکز بر تولید و سودآوری اعمال میشود، مانند تزریق سم به رگهای پویایی اقتصاد است.
جو روانی کاذب: انتشار اخبار غیرواقعی و شایعات جهت تحریک تقاضا و افزایش قیمتها، حبابی از توهم بر سر بازار میکشد.
پیامدهای تلخ این رشد بیمارگونه و مصنوعی بورس:
اعتماد سلب شده: ناپایداری بازار، اعتماد سرمایهگذاران را به تاراج برده و سرمایهها به هجرت از وطن خود میاندیشند.
منابع هدررفته: تمرکز بر بورس، منابع را از بخشهای مولد اقتصاد دور کرده و گویی از آبیاری دشت حاصلخیز غافل میشویم.
رشد رانت و فساد: دستکاری در بازار، زمینه فساد و سوءاستفاده را فراهم و تلاشی جز تاراج بیتالمال نمی باشد.
انتخابی هوشمندانه: بر نامزدهای محترم فرض است که در برنامههای خود، متعهد به رشد واقعی بورس باشند. این مهم با اقداماتی چون:
اصلاحات ساختاری: بهبود فضای کسبوکار، تسهیل سرمایهگذاری، حاکمیت شرکتی مطلوب و شفافیت اطلاعاتی، بستر مناسبی برای رشد واقعی مهیا میکند.
حمایتهای هدفمند:حمایت از تولید و افزایش توان رقابتی شرکتها به جای تزریق مستقیم پول، به مثابه آبیاری ریشه درخت تناور اقتصاد است.
ثبات و پیشبینیپذیری:ایجاد فضایی باثبات و قابل پیشبینی برای جذب سرمایهگذار، گامی بلند در جهت رونق واقعی بورس به شمار میرود.
و اما وظیفه مردم و سهامداران: ما، به عنوان ذینفعان اصلی این میدان، وظایفی خطیر بر دوش داریم:
آگاهی: با مطالعه عمیق برنامهها و وعدهها، شناختی درست از نیات و توانایی نامزدها به دست آوریم.
تحلیل: وعدهها را با سنجش و عقلانیت بسنجیم و فریب وعدههای رنگین و پوچ را نخوریم.
انتخاب آگاهانه: با درک عمیق از وعدهها و برنامهها، نامزدی را برگزینیم که متعهد به رشدی واقعی و پایدار در بورس باشد.
به امید روزی که بورس، آیینهای تمامعیار از رونق واقعی اقتصاد و نه فریبندهای کاذب باشد، روزی که شاهد طلوعی دوباره برای بورس و شکوفایی سهام در پرتو رونق اقتصادی باشیم و این ها شدنی است اگر بخواهیم.
نظر شما